Friday, November 6, 2009

تابلو زندگی خانوادگی

عصر جمعه. چهار بعد از ظهر. رنگ خورشید مثل رنگ قرص جوشان هست وقتی داره توی آب فش فش می کنه. یک دختر افغان حدودا 10 ساله روی زانو وسط پیاده روی میدان ولیعصر واستاده و آواز می خونه. چه قدر شبیه همه ی دختر هاییست که در فیلم های مستند دیده بودم. پسر جو گندمی مو مشکی با نگاه بهت زده کنارش نشسته چهار زانو و چیزی که شبیه اکاردئون هست می زنه. دختره انگار قیام کرده...انگار هی می خواد بلند شه ولی به زور خودشو رو زانو نگه داشته که از زمین کنده نشه و پسر بی خیال نشسته طوری که انگار از سر بی دردی برای دلش می نوازه.
...پسر خردسال سه ساله ایی که جلوشون در فاصله ی سی سانتی واستاده تنها تماشاگر این ارکستر سمفونیک دو نفره است...
این دقیقا تابلو زندگی خانوادگی 99 در صد خانواده های ایرانیه

1 comment:

زهرا said...

اتفاقا دیدمشون
فرصتی بود برا مکث کردن
ودیدن در شهری که دیدن هم زمان میطلبد!!